اختر القاريء
فارسى
سوره يس - تعداد آیات 83
لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ( 6 )
تا قومی را بیم دهی که پدرانشان انذار نشدند، از این رو آنان غافلند!
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَىٰ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ( 7 )
فرمان (الهی) درباره بیشتر آنها تحقق یافته، به همین جهت ایمان نمیآورند!
إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ( 8 )
ما در گردنهای آنان غلهایی قرار دادیم که تا چانهها ادامه دارد و سرهای آنان را به بالا نگاه داشته است!
وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ( 9 )
و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشاندهایم، لذا نمیبینند!
وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ( 10 )
برای آنان یکسان است: چه انذارشان کنی یا نکنی، ایمان نمیآورند!
إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ ۖ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ( 11 )
تو فقط کسی را انذار میکنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ ( 12 )
به یقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را می نویسیم؛ و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم!
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ( 13 )
و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند؛
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ( 14 )
هنگامی که دو نفر از رسولان را بسوی آنها فرستادیم، امّا آنان رسولان (ما) را تکذیب کردند؛ پس برای تقویت آن دو، شخص سوّمی فرستادیم، آنها همگی گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوی شما هستیم!»
قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمَٰنُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ( 15 )
امّا آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشری همانند ما نیستید، و خداوند رحمان چیزی نازل نکرده، شما فقط دروغ میگویید!»
قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ( 16 )
(رسولان ما) گفتند: «پروردگار ما آگاه است که ما قطعاً فرستادگان (او) به سوی شما هستیم،
قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ( 18 )
آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفتهایم (و وجود شما را شوم میدانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکی از ما به شما خواهد رسید!
قَالُوا طَائِرُكُم مَّعَكُمْ ۚ أَئِن ذُكِّرْتُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ( 19 )
(رسولان) گفتند: «شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!»
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ( 20 )
و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید!
اتَّبِعُوا مَن لَّا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ ( 21 )
از کسانی پیروی کنید که از شما مزدی نمیخواهند و خود هدایت یافتهاند!
وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ( 22 )
من چرا کسی را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگی به سوی او بازگشت داده میشوید؟!
أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدْنِ الرَّحْمَٰنُ بِضُرٍّ لَّا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنقِذُونِ ( 23 )
آیا غیر از او معبودانی را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانی به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایدهای برای من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد!
إِنِّي آمَنتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ( 25 )
(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید!»
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ( 26 )
(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «ای کاش قوم من میدانستند...
بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ( 27 )
که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامیداشتگان قرار داده است!»
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ ( 28 )
و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود؛
إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ( 29 )
(بلکه) فقط یک صیحه آسمانی بود، ناگهان همگی خاموش شدند!
يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ( 30 )
افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبری برای هدایت آنان نیامد مگر اینکه او را استهزا میکردند!
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ( 31 )
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمیگردند (و زنده نمیشوند)!
وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ( 32 )
و همه آنان (روز قیامت) نزد ما احضار میشوند!
وَآيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ( 33 )
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آن را زنده کردیم و دانههای (غذایی) از آن خارج ساختیم که از آن میخورند؛
وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ ( 34 )
و در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمههایی از آن جاری ساختیم،
لِيَأْكُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ ۖ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ( 35 )
تا از میوه آن بخورند در حالی که دست آنان هیچ دخالتی در ساختن آن نداشته است! آیا شکر خدا را بجا نمیآورند؟!
سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ( 36 )
منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین میرویاند، و از خودشان، و از آنچه نمیدانند!
وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ( 37 )
شب (نیز) برای آنها نشانهای است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن برمیگیریم، ناگهان تاریکی آنان را فرا میگیرد!
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ( 38 )
و خورشید (نیز برای آنها آیتی است) که پیوسته بسوی قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ( 39 )
و برای ماه منزلگاههایی قرار دادیم، (و هنگامی که این منازل را طی کرد) سرانجام بصورت «شاخه کهنه قوسی شکل و زرد رنگ خرما» در میآید.
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ( 40 )
نه خورشید را سزاست که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی میگیرد؛ و هر کدام در مسیر خود شناورند.
وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ( 41 )
نشانهای (دیگر از عظمت پروردگار) برای آنان است که ما فرزندانشان را در کشتیهایی پر (از وسایل و بارها) حمل کردیم.
وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ( 42 )
و برای آنها مرکبهای دیگری همانند آن آفریدیم.
وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنقَذُونَ ( 43 )
و اگر بخواهیم آنها را غرق میکنیم بطوری که نه فریادرسی داشته باشند و نه نجات داده شوند!
إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَىٰ حِينٍ ( 44 )
مگر اینکه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معیّنی از این زندگی بهره گیرند!
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ( 45 )
و هرگاه به آنها گفته شود: «از آنچه پیش رو و پشت سر شماست [= از عذابهای الهی] بترسید تا مشمول رحمت الهی شوید!» (اعتنا نمیکنند).
وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ( 46 )
و هیچ آیهای از آیات پروردگارشان برای آنها نمیآید مگر اینکه از آن رویگردان می شوند.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ( 47 )
و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید!»، کافران به مؤمنان میگویند: «آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهی آشکارید»!
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ( 48 )
آنها میگویند: «اگر راست میگویید، این وعده (قیامت) کی خواهد بود؟!
مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ( 49 )
(امّا) جز این انتظار نمیکشند که یک صیحه عظیم (آسمانی) آنها را فراگیرد، در حالی که مشغول جدال (در امور دنیا) هستند.
فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَىٰ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ( 50 )
(چنان غافلگیر میشوند که حتّی) نمیتوانند وصیّتی کنند یا به سوی خانواده خود بازگردند!
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ ( 51 )
(بار دیگر) در «صور» دمیده میشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان میروند!
قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا ۜ ۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ( 52 )
میگویند: «ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»
إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ( 53 )
صیحه واحدی بیش نیست، (فریادی عظیم برمیخیزد) ناگهان همگی نزد ما احضار میشوند!
فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ( 54 )
(و به آنها گفته میشود:) امروز به هیچ کس ذرّهای ستم نمیشود، و جز آنچه را عمل میکردید جزا داده نمیشوید!
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ( 55 )
بهشتیان، امروز به نعمتهای خدا مشغول و مسرورند.
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ( 56 )
آنها و همسرانشان در سایههای (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه زدهاند.
لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ ( 57 )
برای آنها در بهشت میوه بسیار لذّتبخشی است، و هر چه بخواهند در اختیار آنان خواهد بود!
سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ ( 58 )
بر آنها سلام (و درود الهی) است؛ این سخنی است از سوی پروردگاری مهربان!
وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ( 59 )
(و به آنها میگویند:) جدا شوید امروز ای گنهکاران!
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ( 60 )
آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟!
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا ۖ أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ( 62 )
او گروه زیادی از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟!
اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ( 64 )
امروز وارد آن شوید و به خاطر کفری که داشتید به آتش آن بسوزید!
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ( 65 )
امروز بر دهانشان مُهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند شهادت میدهند!
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَىٰ أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّىٰ يُبْصِرُونَ ( 66 )
و اگر بخواهیم چشمانشان را محو کنیم؛ سپس برای عبور از راه، میخواهند بر یکدیگر پیشی بگیرند، امّا چگونه میتوانند ببینند؟!
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ( 67 )
و اگر بخواهیم آنها را در جای خود مسخ میکنیم (و به مجسمههایی بیروح مبدّل میسازیم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند یا به عقب برگردند!
وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ ۖ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ( 68 )
هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونهاش میکنیم (و به ناتوانی کودکی باز میگردانیم)؛ آیا اندیشه نمیکنند؟!
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ ( 69 )
ما هرگز شعر به او [= پیامبر] نیاموختیم، و شایسته او نیست (شاعر باشد)؛ این (کتاب آسمانی) فقط ذکر و قرآن مبین است!
لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ( 70 )
تا افرادی را که زندهاند بیم دهد (و بر کافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد!
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ( 71 )
آیا ندیدند که از آنچه با قدرت خود به عمل آوردهایم چهارپایانی برای آنان آفریدیم که آنان مالک آن هستند؟!
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ( 72 )
و آنها را رام ایشان ساختیم، هم مرکب آنان از آن است و هم از آن تغذیه میکنند؛
وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ ۖ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ( 73 )
و برای آنان بهرههای دیگری در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهائی گوارا؛ آیا با این حال شکرگزاری نمیکنند؟!
وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ ( 74 )
آنان غیر از خدا معبودانی برای خویش برگزیدند به این امید که یاری شوند!
لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ( 75 )
ولی آنها قادر به یاری ایشان نیستند، و این (عبادتکنندگان در قیامت) لشکری برای آنها خواهند بود که در آتش دوزخ احضار میشوند!
فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ( 76 )
پس سخنانشان تو را غمگین نسازد، ما آنچه را پنهان میدارند و آنچه را آشکار میکنند میدانیم!
أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ ( 77 )
آیا انسان نمیداند که ما او را از نطفهای بیارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ۖ قَالَ مَن يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ( 78 )
و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: «چه کسی این استخوانها را زنده میکند در حالی که پوسیده است؟!»
قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ( 79 )
بگو: «همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آن را آفرید؛ و او به هر مخلوقی داناست!
الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ( 80 )
همان کسی که برای شما از درخت سبز، آتش آفرید و شما بوسیله آن، آتش میافروزید!»
أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُم ۚ بَلَىٰ وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ( 81 )
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، نمیتواند همانند آنان [= انسانهای خاک شده] را بیافریند؟! آری (میتواند)، و او آفریدگار داناست!
كتب عشوائيه
- حجة الله البالغهشاه ولی الله رحمه الله اثر گران سنگ علمی ـ اجتماعی خود حجت الله البالغه را به عربی نوشت است. در این کتاب صدای احیاگری و بازگشت به خلوص اولیه ی فرهنگ و علوم اسلامی، با تاکید بر قرآن و حدیث ، و نیز چاره اندیشی های اجتماعی برای حل معضلات مسلمانان در داده است... در مقدمه این کتاب می خوانیم...: بطور یقین ستون علم یقینی و رأس آنها، مبنای فنون دینی و اساسی آنها، علم حدیث است که در آن قول، فعل و تقریر افضل المرسلین ذکر میگردند، پس اینها چراغهای تاریکی و نشانههای راهنمایی مانند، ماه درخشنده شب چهارده هستند، هرکسی به آنها گردن نهد و حفظ نماید، به رشد و هدایت رسیده به خیر کثیر نایل میگردد، و هرکسی روگردانی و اعراض نماید گمراه شده، در ورطه هلاکت میافتد و به جز ناامیدی و خسران چیزی گیرش نمیآید، زیرا آن حضرت صلى الله عليه وآله وسلم مردم را به امر، نهی، انذار، تبشیر، پند و امثالی بیدار نموده است که آنها مانند قرآن و یا بیش از آن هستند، و این علم طبقاتی، و اهل آن بین هم درجاتی دارند، و برای آن پوستهای که در داخلش مغز، و صدفی است که اندرون آن مروارید، وجود دارد.
نویسنده : شاه ولی الله دهلوی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/321761
- اعمال مخالف با شرع برخی از بانوان مسلمانآری بانوی مسلمان، شما به نقش و جایگاه خویش نیک آگاهید، پس به هوش باشید و بکوشید تا با قرار گرفتن در جایگاه خویش نقشتان را به کمال بگزارید. اسلام عزیز را که برایتان کرامت و عزت به ارمغان آورده خوب دریابید و آنگاه در حد توان به آموزههای آن عمل کنید و فرزندانتان را براساس آنها بار آورید و در راه دعوت به سوی خدا و ابلاغ دین الهی به دیگران از هیچ کوششی دریغ نورزید.
نویسنده : عبد الله بن عبد الرحمن الجبرين
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/287842
- تاريخ طبرى [ تاريخ الأمم والملوک ]تاريخ طبرى يا تاريخ الرسل والملوک يكى از كتب معتبر تاريخ مىباشد گرچه در تاریخ طبری روایات ضعیف و داستانهای ساختگی هم یافت میشود اما با این وجود در بین کتب تاریخ این کتاب معتبرترین آنهاست. ببينيم امام الطبرى چه مىگويد: امام ابوجعفر محمد بن جرير الطبري مىگويد: در اين كتاب خبر ملوك و پيامبران و خليفگان را كه شاكر خدا بودند و نعمت بيشتر يافتند، و آنها كه نعمتشان به آخرت افتاد، و آنها كه كفران كردند و در ايام حيات متنعم بودند، بياورم، از آغاز خلقت، و چيزى از حوادث ايامشان را ياد كنم كه عمر از استقصاى آن كوتهى كند و كتابها دراز شود، و مدتشان و آغاز و انجام كارشان بگويم، و روشن كنم كه آيا پيش از ايشان كسى بوده؟ و چه بوده؟ و پس از آنها چه شده، و معلوم كنم كه جز خداى واحد قهار دارنده آسمانها و زمين و مخلوق آن، كس قديم نباشد، و اين به اختصار باشد، نه مفصل، كه هدف كتاب ما استدلال در اين باب نيست، بلكه تاريخ ملوك گذشته است، و شمعهاى از اخبارشان، و زمان رسولان و پيامبران و مقدار عمرشان، و مدت خليفگان سلف و چيزى از سرگذشتشان و قلمرو حكومتشان و حوادث عصرشان، و به دنبال آن ذكر ياران پيامبر محمد صلى الله عليه وسلم و نامها و كنيهها و نسبهايشان و مدت عمرشان، و وقت وفات هر كدامشان را با موضع وفات بياورم، سپس از تابعان و اخلاقشان سخن آورم، و معلوم كنم كه روايت كدامشان را پسنديدهام و نقل كردهام و آنها كه روايتشان را نپسنديدهام و نياوردهام. بيننده كتاب ما بداند كه بناى من در آنچه آوردهام و گفتهام بر راويان بوده است نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندكى كه علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسيد، نه استدلال و نظر، و خبرهاى گذشتگان كه در كتاب ما هست و خواننده عجب داند يا شنونده نپذيرد و صحيح نداند، از من نيست، بلكه از ناقلان گرفتهام و همچنان ياد كردهام.
نویسنده : محمد بن جرير الطبري
مترجم : ابو القاسم پاینده
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/178539
- راهنمای علم تفسیربسیاری از علما گفتهاند: «تفسیر» در اصطلاح، علم به نزول آیات قرآن، حالات، قصص، اسباب نزول، مکی، مدنی، محکم، متشابه، ناسخ، منسوخ، خاص، عام، مطلق، مقید، مجمل، مفسر، حلال، حرام، وعده، وعید، اوامر، نواهی، تعبیرات و مثالهاست
نویسنده : محمدأويس الندوي
مترجم : عبدالرحیم هاشم زهی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/263412
- بلوغ المرام من أدلة الأحکامکتاب" بلوغ المرام"مجموعه ای مختصر از احادیث احکام است که محدث بزرگ امام احمد بن حجر عسقلانی رحمة الله علیه با دقت وکوشش فراوان از کتابهای معتبر ذیل جمع آوری نموده است: 1- مسند امام احمد بن حنبل 2- صحیح امام بخاری 3- صحیح امام مسلم 4 - سنن ابو داود 5- جامع امام ترمذی 6- سنن نسایی 7- سنن ابن ماجه 8- مؤطا امام مالک 9- مصنف ابن ابی شیبه 10- صحیح ابن خزیمه 11- صحیح ابن حبان 12- مستدرک حاکم 13- سنن کبری امام بیهقی 14- سنن دارقطنی15-معجم طبرانی 16- مسند بزار. مجموع کل احادیث این کتاب ارزشمند که بیان کننده ادله ی احکام است شامل 1358 حدیث می باشد، که امام ابن حجر عسقلانی با درایت ودقت آنها را برگزیده وبعد از هر حدیث درجه ی آن وکسانی که آن را روایت کرده اند؛ ذکر نموده است. کتاب "بلوغ المرام" پیوسته مورد توجه علما ودانشجویان حدیث نبوی بوده است
نویسنده : ابن حجر العسقلاني - ابن حجر عسقلانی
مترجم : حسین تاجی گله داری
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/255802