اختر القاريء
فارسى
سوره قلم - تعداد آیات 52
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ( 7 )

پروردگارت بهتر از هر کس میداند چه کسی از راه او گمراه شده، و هدایتیافتگان را نیز بهتر میشناسد!
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ ( 9 )

آنها دوست دارند نرمش نشان دهی تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشی توأم با انحراف از مسیر حق)!
أَن كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ ( 14 )

مبادا بخاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پیروی کنی)!
إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ( 15 )

هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود میگوید: «اینها افسانههای خرافی پیشینیان است!»
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ( 17 )

ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامی که سوگند یاد کردند که میوههای باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند.
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ( 19 )

امّا عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند،
أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِمِينَ ( 22 )

که بسوی کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوهها را دارید!
أَن لَّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ ( 24 )

«مواظب باشید امروز حتی یک فقیر وارد بر شما نشود!»
وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِينَ ( 25 )

(آری) آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیری کنند.
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ( 26 )

هنگامی که (وارد باغ شدند و) آن را دیدند گفتند: «حقّاً» ما گمراهیم!
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ( 28 )

یکی از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمیگویید؟!
قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ( 29 )

گفتند: «منزّه است پروردگار ما، مسلّماً ما ظالم بودیم!»
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ( 30 )

سپس رو به یکدیگر کرده به ملامت هم پرداختند،
قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ( 31 )

(و فریادشان بلند شد) گفتند: «وای بر ما که طغیانگر بودیم!
عَسَىٰ رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ ( 32 )

امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جای آن به ما بدهد، چرا که ما به او علاقهمندیم!»
كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ( 33 )

این گونه است عذاب (خداوند در دنیا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند!
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ( 34 )

مسلّماً برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهای پر نعمت بهشت است!
أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۙ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ ( 39 )

یا اینکه عهد و پیمان مؤکّد و مستمرّی تا روز قیامت بر ما دارید که هر چه را حکم کنید برای شما باشد؟!
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ( 41 )

یا اینکه معبودانی دارند که آنها را شریک خدا قرار دادهاند (و برای آنان شفاعت میکنند)؟! اگر راست میگویند معبودان خود را بیاورند!
يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ ( 42 )

(به خاطر بیاورید) روزی را که ساق پاها (از وحشت) برهنه میگردد و دعوت به سجود میشوند، امّا نمیتوانند (سجود کنند).
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ( 43 )

این در حالی است که چشمهایشان (از شدّت شرمساری) به زیر افتاده، و ذلّت و خواری وجودشان را فراگرفته؛ آنها پیش از این دعوت به سجود میشدند در حالی که سالم بودند (ولی امروز دیگر توانایی آن را ندارند)!
فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ( 44 )

اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب میکنند واگذار! ما آنان را از آنجا که نمیدانند به تدریج به سوی عذاب پیش میبریم.
وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ( 45 )

و به آنها مهلت (بازگشت) میدهم؛ چرا که نقشههای من محکم و دقیق است!
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ( 46 )

یا اینکه تو از آنها مُزدی میطلبی که پرداختش برای آنها سنگین است؟!
أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ( 47 )

یا اسرار غیب نزد آنهاست و آن را مینویسند (و به یکدیگر میدهند)؟!
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ ( 48 )

اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهی [= یونس] مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند.
لَّوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ( 49 )

و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود، (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که نکوهیده بود!
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ( 50 )

ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد!
كتب عشوائيه
- بحث در باره غلاة [ فصل چهارم كتاب: راه نجات از شرِّ غلاة ]بحث غلاةاز سلسله نشرات حقايق عريان در علل و عوامل انحطاط و ارتقاء مسلمانان مي باشد با مطالعة مختصري در تاريخ اديان به روشني معلوم ميشود كه بدترين آفتي كه حقايق ديني را در هر زمان تهديد ميكند مُبتلا شدن به آفت غلو و خرافات است و اين آفت از چند جهت و به چند علت متوجه هر دين حقي است.... اين كتاب توسط استاد بزرگوار حیدر علی قلمداران نوشته شده است
نویسنده : حیدر علی قلمداران
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/267510
- تاريخ طبرى [ تاريخ الأمم والملوک ]تاريخ طبرى يا تاريخ الرسل والملوک يكى از كتب معتبر تاريخ مىباشد گرچه در تاریخ طبری روایات ضعیف و داستانهای ساختگی هم یافت میشود اما با این وجود در بین کتب تاریخ این کتاب معتبرترین آنهاست. ببينيم امام الطبرى چه مىگويد: امام ابوجعفر محمد بن جرير الطبري مىگويد: در اين كتاب خبر ملوك و پيامبران و خليفگان را كه شاكر خدا بودند و نعمت بيشتر يافتند، و آنها كه نعمتشان به آخرت افتاد، و آنها كه كفران كردند و در ايام حيات متنعم بودند، بياورم، از آغاز خلقت، و چيزى از حوادث ايامشان را ياد كنم كه عمر از استقصاى آن كوتهى كند و كتابها دراز شود، و مدتشان و آغاز و انجام كارشان بگويم، و روشن كنم كه آيا پيش از ايشان كسى بوده؟ و چه بوده؟ و پس از آنها چه شده، و معلوم كنم كه جز خداى واحد قهار دارنده آسمانها و زمين و مخلوق آن، كس قديم نباشد، و اين به اختصار باشد، نه مفصل، كه هدف كتاب ما استدلال در اين باب نيست، بلكه تاريخ ملوك گذشته است، و شمعهاى از اخبارشان، و زمان رسولان و پيامبران و مقدار عمرشان، و مدت خليفگان سلف و چيزى از سرگذشتشان و قلمرو حكومتشان و حوادث عصرشان، و به دنبال آن ذكر ياران پيامبر محمد صلى الله عليه وسلم و نامها و كنيهها و نسبهايشان و مدت عمرشان، و وقت وفات هر كدامشان را با موضع وفات بياورم، سپس از تابعان و اخلاقشان سخن آورم، و معلوم كنم كه روايت كدامشان را پسنديدهام و نقل كردهام و آنها كه روايتشان را نپسنديدهام و نياوردهام. بيننده كتاب ما بداند كه بناى من در آنچه آوردهام و گفتهام بر راويان بوده است نه حجت عقول و استنباط نفوس، به جز اندكى كه علم اخبار گذشتگان به خبر و نقل به متأخران تواند رسيد، نه استدلال و نظر، و خبرهاى گذشتگان كه در كتاب ما هست و خواننده عجب داند يا شنونده نپذيرد و صحيح نداند، از من نيست، بلكه از ناقلان گرفتهام و همچنان ياد كردهام.
نویسنده : محمد بن جرير الطبري
مترجم : ابو القاسم پاینده
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/178539
- کارنامه امام زمانامام حسن عسکری در سال 260 هجری در سامرا بدون اینکه صاحب فرزندی شود وفات کردند. میراثش نیز بین مادرش «حدیث» و برادرش «جعفر» تقسیم شد. این پریشانی باعث شد 14 مذهب جدید به لیست مذهبهای تشیع اضافه شود. آخرین گروه که همان دوازده امامیها باشند با استدلالهای بسیار عجیبی که؛ دنیا تا روز قیامت بر گرد امامی باید بگردد، برای حسن عسکری فرزندی خیالی زائیده او را محمد نام گذاشتند، که بعدها شناسنامهاش را عوض کرده نام «مهدی» را برایش زیبندهتر دیدند، و این موجود خیالی را که وجود خارجی نداشت از دید مردم پنهان تصور کرده، امام غائب نامیدند.
نویسنده : محمد باقر سجودی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/265996
- پاسخهای کوبنده به کتاب مراجعاتنمونة دروغپردازیهای رسوا شدة شخصی به اسم عبدالحسین الموسوی این است که در وهم و خیال خویش کتابی را به نام المراجعات تألیف نموده، و جسورانه آن را گفتگو و مناظرة بین شیخ الأزهر و خود پنداشته. و حتی مؤلف مذکور اظهار میدارد که شیخ الأزهر در وقت یادشده و در مواجه با وی، تنها به مثابة شاگرد و محصل ابتدایی بوده، که دارای فهم کمی از مفاهیم اسلام بوده است
نویسنده : ابومریم بن محمد اعظمی
مترجم : اسحاق بن عبدالله دبيرى العوضى
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/286739
- مختصر خمس از نظر حدیث و فتوی(خلاصهای از کتاب حقایق عُریان در اقتصاد قرآن «خُمس») با نگاهی دقیق و تدبّری عمیق به کتاب خدا و سنّت رسول الله صلی الله علیه وسلم به آسانی روشن میشود که زکاة و خُمسی که اکنون بین مردمها معروف و معمول است چندان ارتباطی به دین مبین اسلام که یگانه شاهراه سعادت دارین و تنها طریق وصول به فوز و فلاح نشأتین است، ندارد. بلکه میتوان گفت پارهای از آن ساختهی آراء و بافتة أهواء رجالی است که چندان به حکمت احکام و حُرمت و عظمت اسلام توجهی نداشتهاند! و از تعصبات جاهلانه و یا سیاست خصمانهی عدّهای مُغرض مایه میگیرد.
نویسنده : حیدر علی قلمداران
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/364875